قرن بیستویکم در کنار تمام پیامدهایی که برای بشر امروزی در بر داشته است، سازمانها و شرکتها را نیز بی نصیب نگذاشته و آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. امروزه شاهد تغییرات سریع در فناوریها و شدت پیچیدگی محیط سازمانها هستیم.
در چنین وضعی سازمانها به منظور حفظ حیات خود ناچارند به صورت مداوم تغییر کنند تا از غافله رقبا عقب نمانند. اما این تغییر لزوما باید مبتنی بر جمعآوری دادهها و اطلاعات مناسب از محیط و تبدیل آن به دانش باشد.
طی دو دهه اخیر افزایش حجم اطلاعات در سازمانها و لزوم استفاده موثر از آنها در تصمیمهای سازمانی، باعث ظهور پدیدهای به نام مدیریت دانش شده است. چهار عامل عمده را در ظهور مدیریت دانش موثر دانستهاند:
1) گذر از عصر سلطه سرمایههای مادی به سلطه سرمایههای فکری؛
2) افزایش خارقالعاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات؛
3) تغییر هرم سنی جمعیت و خطر از دست دادن دانش سازمانی به واسطه بازنشستگی کارکنان؛
4) تخصصیتر شدن فعالیتها. فعالیتهای مدیریت دانش ابتدا در بخشهای سیستمهای اطلاعاتی سازمانها متمرکز بود، اما با مد نظر قرار گرفتن مهارت و خبرگی کارکنان، کمکم توجه به سوی واحدهایی دیگر معطوف شد.
در اقتصاد امروز، رقابت بسیار شدیدی بین سازمانها وجود دارد. تمرکز این رقابت از منابع محسوس و فیزیکی به منابع دانشی و غیرمحسوس تغییر کرده است. همچنین سیاستهای سیستمهای اطلاعات نیز از مدیریت اطلاعات به مدیریت دانش تغییر کرده است. باید دانست که کسبوکارهایی که ضمن دستیابی به دانش لازم، آنرا در تمام عملیات، فرآیندها و خدمات خود گسترش میدهند، قادر خواهند بود گوی توسعه و پیشرفت را از سایرین بربایند.
سازمان دانشی به تواناییهایی دست مییابد که قادر است از نیروی اندک، قدرتی عظیم بسازد. مدیریت دانش تلاش نوین قرن موسوم به عصر دانش، برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایههای دانشی سازمانها است و به این اشاره دارد که سرمایهگذاری در علم بهترین و بیشترین سود را به بار میآورد.
دانش تنها منبع مطمئن برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار است و سازمانها هر روز بیشتر به اهمیت دانش به عنوان سرمایه فکری پی میبرند. دانش همیشه برای همه مردم و سازمانها ارزشمند بوده است. اغلب سازمانها درک کردهاند که موفقیت آنها نه به دلیل داراییهای فیزیکیشان بلکه به خاطر تجارب و مهارتهای کارکنان آنها میباشد. سازمانها متوجه شدهاند که دانش آنها در مورد نحوه انجام دادن امور و ارائه خدمات به عنوان یک دارایی مهم قلمداد میشود که باید همانند سایر داراییهای ارزشمند سازمان، این دارایی (دانش) را نیز مدیریت كرد.
امروزه به موازات درك سازمانها از اين نكته كه رقابتپذيري بر پايه مديريت موثر دانش استوار است، اين علم درحال تبديل شدن به فعاليت لاينفك كسبوكار سازمانها ميباشد. یكي از دغدغههاي اصلي درخصوص مديريت دانش، چگونگي اجراي آن است. بسياري از شركتها و سازمانهايي كه درحال تلاش براي آغاز مديريت دانش هستند درخصوص تعيين بهترين رويكرد به منظور پذيرش آن از اطمينان كافي برخوردار نيستند. بررسيهای انجام شده مشخص ميكند كه برخورداري از رويكردي تركيبي كه دربرگيرنده عوامل اجتماعي و تكنولوژيك باشد، ايدهآل است. بنابراین آگاهي سازمانها ازعوامل اصلي مديريت دانش كه پذيرش و اجراي آنرا با موفقيت همراه ميسازد، موجب هموار شدن مسير پيش روي آنان خواهد شد.
تعریف دانش
دانش ترکیب سازمان یافتهای از دادهها است که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها حاصل شده است. دانش را معنا یا مفهومی میداند که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات یا داده تلقی میشود و تنها از طریق این مفهوم است که اطلاعات حیات یافته و به دانش تبدیل میشود. اطلاعات به دانش تبدیل نمیشود مگر اینکه به کار گرفته شود، به عبارت دیگر با کاربرد اطلاعات است که دانش به معنای واقعی حاصل میشود.
دانش و اطلاعات اغلب به صورت مترادف به کار میروند، اما بین این دو تفاوت وجود دارد. دانش معمولا متضمن یک حامل است، درحالی که اطلاعات به صورت مستقل و خودکفا میباشد. جدا کردن دانش دشوارتر از اطلاعات است، بنابراین بستهبندی و انتقال آن دشوار است، دانش بیشتر نیاز به یکسانسازی دارد، دانش چیزی است که ما بیش از آنکه دارنده آن باشیم، آن را هضم میکنیم. اهمیت مردم به عنوان تولیدکننده و حامل دانش، باعث میشود سازمانها دریابند که دانش، بیشتر به مردم حامل آن تکیه دارد تا پایگاه اطلاعاتی اگر داشتن اطلاعات متضمن کاربرد آن نمیباشد، پس چالش مهم، یافتن موثرترین ابزارها برای تسهیل کاربرد آن خواهد بود. صرف دریافت اطلاعات لزوما به معنی درک معنای آن و اثرگذاری بر نگرش و رفتار فرد نیست.
جریان دانش
فلمينگ داشتههاي ذهني بشر را با توجه به ميزان درك و ارتباط زمينهاي به سطوح مختلف تقسيم مي كند: داده، اطلاعات، دانش، خرد. بنابراین يكي از مباني اصلي مباحث مرتبط با مديريت دانش، درك مفهوم چهار جزء داده، اطلاعات، دانش، خرد و تعامل بين آنها است. به منظور درك و تعريف دانش، از جريان دانش ميتوان كمك گرفت.
جريان دانش مجموعه فرآيندها و فعاليتهايي است كه از طريق آن داده، اطلاعات، دانش و خرد از يك حالت به حالت ديگر تبديل ميشود. به این ترتيب لازمه بحث درباره دانش این است که ابتدا راجع به داده صحبت کنیم.
راسل اكوف، نظريهپرداز سيستمها و استاد تحول سازماني، محتواي ذهن انسان را به پنج طبقه تقسيم كرده است: 1) دادهها، 2) اطلاعات، 3) دانش، 4) درك، 5 ) خرد.
به نظر اكوف سه طبقه اول به گذشته مربوط ميشود. اين چهار طبقه به دانستههاي گذشته و حال ميپردازد. تنها طبقه پنجم يعني خرد است كه به آينده ميپردازد، زيرا شامل چشمانداز و طراحي است. مردم با خرد، آينده را ميآفرينند نه اين كه فقط گذشته و حال را درك كنند، اما كسب خرد، آسان نيست. بايد از اين مراحل گذشت تا به خرد رسيد. بعد درك، فهم «چرايي» است، احتمالي و از جنس درونيابي است، شناختي و تحليلي است، فرآيندي است كه اخذ دانش و توليد دانش جديد با استفاده از دانشهاي قبلي را انجام ميدهد. تفاوت بين درك و دانش، تفاوت ميان يادگيري و حفظ كردن است. افرادي كه به سطح درك رسيدهاند ميتوانند اقدامات مفيدي انجام دهند، زيرا ميتوانند دانش جديد يا لااقل اطلاعات جديد را از آنچه قبلا دانسته و درك شده است به دست آورند، به اين معني كه صاحب درك ميتواند بر اساس اطلاعات، دانش و درك موجود، اقلام جديد آنها را توليد كند؛ براي مثال، سيستمهاي هوش مصنوعي داراي دركند، زيرا ميتوانند دانش جديد را از اطلاعات و دانش ذخيره شده قبلي توليد كنند.
جاشاپارا يكي از متخصصين بينالمللي در زمينه مديريت دانش سطح ديگري به صدر اين سلسله مراتب ميافزايد: حقيقت. در واقع، او خرد و حقيقت را درجاتي مسالهساز و جنجال برانگيز ميداند. از نظر او، خرد و حقيقت، درجات بالاتر از دانش در سلسله مراتبند. اين درجات حتي از مفهوم دانش هم انتزاعيتر است.
تعریف مدیریت دانش
دانش بشری هر 33 سال دو برابر میشود، در حالی که ظرفیت فکری انسانها هر 5/1 تا 3 میلیون سال دو برابر میشود. سازمانها نیز از انباشتگی دانش بی بهره نبودهاند، به طوری که افزایش حجم اطلاعات در سازمانها و لزوم استفاده از آن در تصمیمهای سازمانی طی دو دهه اخیر باعث ظهور پدیدهای به نام مدیریت دانش شده است. این امر، ضرورت برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و پایش دانش سازمانی، همچنین مدیریت فرآیند دسترسی به دانش درست به گونهای که کارآیی و اثربخشی داشته باشد را نشان میدهد.
بنابراين مديريت دانش تلاش نوين قرن موسوم به عصر دانايي، براي حفظ، هدايت و افزايش هدفمند سرمايههاي دانشي سازمانها است و به اين اشاره دارد كه سرمايهگذاري در علم بهترين و بيشترين سود را به بار ميآورد. مديريت دانش فرآيندي است كه به سازمانها ياري ميدهد تا اطلاعات مهم را بيابند، گزينش، سازماندهي و منتشر كنند. مديريت دانش تخصصي است كه براي فعاليتهايي چون حل مشكلات آموختن پويا، برنامهريزي راهبردي و تصميمگيري ضروري است. مدیریت دانش در چند سال اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است و در برنامههای دانشگاهی و اقتصادی بسیاری از کشورها نقش کلیدی ایفا کرده است.
مدیریت دانش همچنين به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. مدیریت دانش بر شناسایی دانش و ارائه آن تاکید میورزد، به روشی که بتواند به صورت رسمی به اشتراک گذارده شود و در نتیجه دوباره مورد استفاده قرار گیرد.
بهطور كلي ميتوان گفت: مدیریت دانش فرآیند ایجاد، تایید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش میباشد. این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش در یک سازمان، زمینه آموزش، بازخورد و آموزش مجدد را فراهم میآورد که به طور معمول برای پدید آوردن، نگهداری و احیای قابلیتهای سازمان مورد استفاده قرار میگیرد.
تعاریف زیادی در این زمینه توسط دانشمندان مختلف ارائه شده است که به برخی از آنان اشاره میشود:
لوپز بیان ميكند دانش و قابليتهاي سازماني اشكالي از داراييهاي استراتژيك هستند كه اهداف بلندمدت سازمان را از حيث رقابتي و اقتضائات محيطي ارتقا داده و در محيطهاي پويا كاربرد استراتژيك دارند. تبديل دانش ذهني (ضمني) به دانش ثبت شده رسمي (صريح)، يكي از اهداف كليدي مديريت دانش است كه باعث كاهش ريسك از دست رفتن دانش با ارزش سازمان به واسطه افت كاركنان و كاهش خطر از دست دادن حافظه سازمان به هنگام تعديل نيروي انساني ميشود.
باکویتز و ویلیامز مدیریت دانش را فرآیندی تعریف مینمایند که از طریق آن سازمان با استفاده از داراییهای فکری و مبتنی بر دانش خود به تولید ارزش و ثروت میپردازد.
11. بيهاكت نيز مديريت دانش را فرآيند ايجاد، خلق، نشر، توزيع و كاربرد دانش ميداند. هدف مدیریت دانش مهار و بهكارگيري دانش و اطلاعات و ايجاد دسترسي بيكم و كاست آن براي همه كاركنان است. به این منظور كه كارشان را بهتر انجام دهند.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب